دوازده بند در مرثیهٔ شاهنشاه مغفور شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه
یزدفردا :تنظیم کننده :علی آبادی
محتشم کاشانی
محتشم کاشانی دیوان اشعار ترکیببندها
کز سوادش در سیاهی شد زمین و آسمان |
ناگهان برخاست ظلمانی غباری از جهان |
کند بیخ خرمی تا دامن آخر زمان |
ناگهان سر کرد طوفان خیز سیلی کز زمین |
برتر و خشک جهان شد بیدریغ آتش فشان |
ناگهان آتش چکان سیفی برآمد کز هوا |
کز تزلزل شد خلل در چار دیوار جهان |
ناگهان در هفت گردون اضطرابی شد پدید |
طایران قدسی افتادند زین هفت آسمان |
ناگهان در شش جهت شد وحشتی کز دهشتش |
کز تف او قیرگون شد قیروان تا قیروان |
ناگهان آهی برآمد از نهاد روزگار |
کز تکلم ساخت جن و انس را کوتهزبان |
ناگهان حرفی به ایما و اشارت گفته شد |
این چه حرف دلخراش ناملایم بود آه |
کز دل آمد بر زبان بادا زبان ما سیاه |
باد قهرت با چراغ دوره آدم چه کرد |
ای فلک دیدی که بیداد تو با عالم چه کرد |
با رخ خورشید تابان دود این ماتم چه کرد |
بر سر ایوان کیوان گرد این طوفان چه بیخت |
با بسیط نه فلک موج محیط غم چه کرد |
از بساط شش جهت دست غنیم جان چه برد |
وین کسوف ناگهان با نیر اعظم چه کرد |
این خسوف بیگمان بر مه چه دیواری کشید |
از گران جانی ببین با شاه عیسی دم چه کرد |
دهر کز فیض دم عیسی به خلقی داد جان |
وقت چون دریافت با آن داغ بیمرهم چه کرد |
داغ مرگ افتاده بیمرهم ندانم شاه را |
دست حکاک اجل با نقش آن خاتم چه کرد |
خاتم شاهی که به روی نام شاهی نقش بود |
دست دوران شد تهی کان نقد جان برجا نماند |
پشت گردون شد دو تا کان گوهر یکتا نماند |
حیف از آن دارای گیتی داور روشن ضمیر |
حیف از آن جمشید خورشید افسر گردون سریر |
کانچه ممکن بود بودش در جهان الا نظیر |
حیف از آن خاقان قیصر چاکر کسری غلام |
خلق او خلق عظیم و ملک او ملک کبیر |
حیف از آن شاه حسن خلق جهان پرور که بود |
نالهٔ شیخ کبیر و گریهٔ طفل صغیر |
حیف از آن داور که در عهدش نشد هرگز بلند |
گوش چرخ چنبری نشنید بانگ داروگیر |
حیف از آن تمکین که در اوقاف عالمگیریش |
بود در طوق اطاعت گردن چرخ اسیر |
حیف از آن تدبیر عالمگیر کز تاثیر آن |
در جهان نازان به دور او سپهر مستدیر |
حیف از آن پرگاردار مرکز عالم که بود |
شاه جنت بزم رضوان حاجب غفران پناه |
سدرهٔ ماوای معلی آشیان طهماسب شاه |
داور دارا نشان فرمانده مسند نشین |
خسرو صاحبقران شاهنشه نصرت قرین |
پاسبان ملک و ملت قهرمان ماء و طین |
آفتاب دین و دولت کامیاب بحر و بر |
اضطراب اندر خم چوگان او گوی زمین |
شهسوار عرش میدان چوگان که داشت |
آسمان هفتمین خواندی سپهر هشتمین |
آن که دایم آستان اولینش را ز قدر |
روز و شب لاف غلامی با امیرالمؤمنین |
وانکه بودی با وجود نسبت فرزندیش |
هرکه در روی زمین شد صاحب تاج و نگین |
آن خداوندی که پیشش سر نهاد و دست بست |
بارگاه سلطنت را پایه بر چرخ برین |
اهتمامش گرچه در دهر از ید علیا نهاد |
کرد ناگه همتش آهنگ ماوای دگر |
در جهان چتر همایون کند و زد جای دگر |
صور اسرفیل گفتی چرخ روئین خم دمید |
چون به گردون بانک رستاخیز این ماتم رسید |
که آسمان را پشت لرزید و زمین را دل طپید |
آنچنان تاج مرصع بر زمین زد آفتاب |
شب سیه عمامه بست و صبح پیراهن درید |
بر سر و تن چرخ پیر از بهر ترتیب عزا |
نوحه را قانون نهاد و چنگ را گیسو برید |
زهرهٔ گردون نشین زین نغمهٔ طاقت گسل |
قامت کرسی ز عظم این عزا صد جا خمید |
پشت عرش از حمل این بار گران صد جا شکست |
پیک آه خلق هفت اقلیم تا کیوان دوید |
از صدای طشت زرینی کزین ایوان فتاد |
که آسمان شرمنده شد وز کردهٔ خود لب گزید |
در زمین عیسی دمی جام اجل بر لب نهاد |
آه از آن ساعت که شه میکرد عالم را وداع |
وز لبش گوش جهان میکرد این حرف استماع |
ساز قانون مصیبت از برای من کنید |
کای سرای دهر ترتیب عزای من کنید |
جای در پای سریر عرشسای من کنید |
حلقه بر گرد ستون بارگاه من زنید |
اشگ خونین را روان در ماجرای من کنید |
رخش افغان را عنان در ابتلای من دهید |
نقش دیوار و در دولتسرای من کنید |
حرف ماتم را که باد از صفحهٔ ایام حک |
در خور شان و شکوهٔ کبریای من کنید |
از زبان و چشم ودل فریاد و زاری و فزع |
بر سریر و مسند و چتر و لوای من کنید |
گریهای کاندر جهان نگذارد آثار سرور |
بر در آرید و به جای باد پای من کنید |
مرکب چوبین تن بییال ودم را بعد از آن |
من خود از قطع امل کردم وداع جان خود |
بر شما بادای هواداران که با یاران خود |
وز زمان عافیت فرجام من یاد آورید |
چون نشینید از من و ایام من یاد آورید |
پس ز آغاز من و انجام من یاد آورید |
بشنوید آغاز و انجام حدیث خسروان |
از من و حقیت احکام من یاد آورید |
هرکجا حکمی شود بر طبق حکم حق روان |
از من و از خلق خشم آشام من یاد آورید |
هرکجا بینید زهر خشم در جام غضب |
از شتاب عزم بیآرام من یاد آورید |
هرکجا آرام گیرد سائلی در راه خیر |
از عطای خاص و لطف عام من یاد آورید |
روز بازار سخا کایند بر در خاص و عام |
نام شاهی بشنوید از نام من یاد آورید |
خطبهٔ من چون شد آخر هر کجا در خطبهها |
من ز گیتی میروم گیتی پناه من کجاست |
حارس دین وارث تخت و کلاه من کجاست |
بر سر ملک آن جهان سالار کی خواهد رسید |
یارب آن شاه گران مقدار کی خواهد رسید |
باعث سرکاری این کار کی خواهد رسید |
گشته کوته دست سرداران دهر از کار ملک |
بر سر دجال مهدیوار کی خواهد رسید |
آن که بیرون زد ز مهد غیبت کبری قدم |
از قدوم آن به آن پرگار کی خواهد رسید |
مرکز عالم که بیرونست از پرگار ضبط |
باد نوروزی به این گلزار کی خواهد رسید |
از خزان مرگ من گلزار دین پژمرده شد |
مژده یوسف به این بازار کی خواهد رسید |
گشته در مصر ارادت عشق را بازار گرم |
میرسد اما به این بیمار کی خواهد رسید |
از قدوم آن مسیحا دم نوید جان به تن |
از فراقش میزند پر مرغ روحم در قفس |
از زبان او سخن گویند با من یک نفس |
خار خار من به جا مانده از گل رخسار او |
وه که با خود بردم آخر حسرت دیدار او |
تلخی کام مرا شیرینی گفتار او |
وه که روز مرگ از دوری مداوائی نکرد |
گرد این مرکز ندیدم گردش پرگار او |
من که پرگار جهان از بهر او میداشتم |
چهرهٔ رایات منصور ظفر آثار او |
خواهد آوردن به جنبش خفتگان خاک را |
حجت قاطع برای خصم دعوی دار او |
شکر کایام از زبان تیغ او آماده ساخت |
دیدهٔ من گوهر ذات گران مقدار او |
حیف کاندر خاتم دوران نگین آسا ندید |
در جهان سالاری رای جهان سالار او |
کاش چندان مهلتم بودی که یک دم دیدمی |
وان چه چشم و گوش دوران انتظارش میکشید |
هم به کیفیت شنید و هم به استقلال دید |
وین زمان امن تا آخر زمان پاینده باد |
یارب آن ظل همایون در جهان پاینده باد |
سایهٔ این خسرو نشان پاینده باد |
پایهٔ آن داور مسند نشین بر جا نماند |
خرگه مرفوع این عرش آستان پاینده باد |
خیمهٔ منصوب آن خلد آشیان را دور کند |
از برای پاس وی آن پاسبان پاینده باد |
جان خود بر کف نهاد از بهر پاس جان او |
تا زمان دولت صاحب زمان پاینده باد |
ختم دولتهاست این دولت الهی مدتش |
عهد استقلال این صاحبقران پاینده باد |
دور استقرار آن نصرت قرین آمد به سر |
کرد یک رنگی به آن گیتی ستان پاینده باد |
وان سهیل برج عصمت نیز کاندر ضبط ملک |
محتشم ختم سخن کن بر دعای جان شاه |
کایزدش از فتنهٔ آخر زمان دارد نگاه |
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 01,اکتبر,2024